کمی پس از آن که آقای داربی از "دانشگاه مردان سخت کوش" مدرکش را گرفت و تصمیم داشت از تجربه خود در کار معدن استفاده کند، دریافت که "نه" گفتن لزوماً به معنای "نه" نیست. او در بعد از ظهر یکی از روزها به عمویش کمک می کرد تا در یک آسیاب قدیمی گندم آرد کند.
عمویش مزرعه بزرگی داشت که در آن تعدادی زارع بومی زندگی می کردند. بی سرو صدا در باز شد و دختر بچه کم سن و سالی به درون آمد، دختر یکی از مستاجرها بود؛ دخترک نزدیک در نشست. عمو سرش را بلند کرد، دخترک را دید، با صدایی خشن از او پرسید: "چه می خواهی؟ " کودک جواب داد : "مادرم گفت 50 سنت از شما بگیرم و برایش ببرم."
عمو جواب داد: " ندارم، زود برگرد به خانه ات" کودک جواب داد: "چشم قربان" اما از جای خود تکان نخورد. عمو به کار خود ادامه داد. آن قدر سرگرم بود که متوجه نشد کودک سر جای خود ایستاده. وقتی سرش را بلند کرد، کودک را دید بر سرش فریاد کشید که: "مگر نگفتم برو خانه. زود باش."
دخترک گفت:" چشم قربان" اما از جای خود تکان نخورد. عمو کیسه گندم را روی زمین گذاشت ترکه ای برداشت و آن را تهدید کنان به دخترک نشان داد. منظور او این بود که اگر نرود به دردسر خواهد افتاد. داربی نفسش را حبس کرده بود، مطمئن بود شاهد صحنه ناخوشایندی خواهد بود. زیرا می دانست که عمویش عصبانی است. وقتی عمو به جایی که کودک ایستاده بود، نزدیک شد، دخترک قدمی به جلو گذاشت و در چشمان او نگاه کرد و در حالی که صدایش می لرزید با فریادی بلند گفت: "مادرم 50 سنت را می خواهد." عمو ایستاد. دقیقه ای به دختر نگاه کرد، بعد ترکه را روی زمین گذاشت، دست در جیب کرد و یک سکه 50 سنتی به دخترک داد. کودک پول را گرفت و عقب عقب در حالی که همچنان در چشمـان مردی که او را شکسـت داده بود می نگریست به سمت در رفت. وقتی دخترک آسیاب را ترک کرد، عمو روی جعبه ای نشست و از پنجره مدتی به فضای بیرون خیره شد. این نخستین بار بود که کودکی بومی به لطف اراده خود توانسته بود سفید پوست بالغی را شکست دهد.
مرد گفت :
خوابگاه دانشجویی در دانشگاه هوبی چین به نقل از شین هوا
شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان در سخنانی در مراسم چهل و یکمین سالروز ملی این کشور از ایران خواست تا برای حل آنچه که اشغال جزایرسهگانه امارات از سوی ایران خواند، پای میز مذاکره بنشیند و یا مساله به دادگاه لاهه ارجاع شود.
وی مدعی شد که موافقت ایران با آمدن به پای میز مذاکره و یا رضایت دادن به داوریهای بینالمللی موجب تقویت امنیت و ثبات در منطقه خلیج فارس خواهد شد.
درخواست غیرمنطقی دولت 41 ساله امارات در حالی مطرح میشود که ایران همواره اعلام کرده که این جزایر سهگانه جزء لاینفک ایران است.
مردي كه با برگزاري كلاسهاي عرفاني در شهرستان كرج اقدام به اغفال زنان و سوءاستفاده از آنها ميكرد در حالي با شكايت 17 زن دستگير شده كه قرار است اتهاماتش در شعبه 79 دادگاه كيفري استان تهران رسيدگي شود.
حسين 45 ساله با برگزاري كلاسهاي عرفان در شهرك وحدت و همچنين منطقه مهرشهر كرج و با عنوان مشاوره خانواده طي هفت سال اقدام به فعاليتهاي غيرقانوني كرده و در اين مدت چندين زن و دختر را مورد اذيت و آزار قرار داده است.
متهم براي عملي كردن نيات خود با چهار زن به نامهاي مريم، صديقه، فريده و مريم همدست بوده كه مريم همسر و فريده مادرزن متهم هستند. نخستين شكايت از متهم اين پرونده توسط شاكي اصلي او مريم، اوايل اسفندماه سال 88 تسليم دادسراي عمومي و انقلاب شهرستان كرج شده كه تنها سه روز پس از اعلام اين شكايت حسين در خانهاش توسط ماموران پليس اطلاعات و امنيت اخلاقي اين شهرستان دستگير و براي بازجويي فراخوانده شده است.
دراين پرونده كه تحت نظر قاضي كاظمي داديار شعبه 8 دادسراي عمومي و انقلاب استان البرز رسيدگي شده است 17 زن از مردي به نام حسين درباره اذيت و آزار شكايت كردهاند. به گفته شكات اين پرونده، متهم در جلسات مشاوره خانواده كه در كنار كلاسهاي عرفان برگزار ميكرد مدعي شده بود كه تنها راه و روش درمان مشكلات مراجعانش اعمالي است كه او آنها را مجاز ميشمرده ولي از نظر اخلاقي جامعه آن را مطرود ميداند.
وي كه با شگرد خاصي طعمههاي خود را مورد اغفال قرار ميداد وانمود ميكرد كه به مباحث عرفان شرقي تسلط دارد و اين روش از درمان را از فرقهيي ياد گرفته و تدريس ميكند. متهم ضمن ترويج زنا براي حل مشكلات جسمي و روحي زناني كه به اين كلاسها مراجعه ميكردند مدعي شده بود كه براي حل كامل مشكلات بايد در مرحله آخر دست به اعمال منافي عفت با محارم خود بزنند!
بر اساس گفتههاي تعدادي از شكات وي دركلاس شاگرداني را كه خطايي از آنها سر ميزد با چوب يا لوله جارو برقي مورد ضرب و شتم قرار ميداد به طوري كه آنها تا چندين روز از شدت ضربات وارده به بدنشان قادر به انجام كاري نبودند.
مريم كه تنها 24 سال سن دارد و براي پيگيري شكايتش از اين فرد بارها تهديد به قتل شده است در باز جوييها به ماموران گفت: سال 1376 از طريق مريم كه خاله من است براي شركت در كلاسهاي تربيت معنوي به اين مرد معرفي شدم و سابقه اذيت و آزارهاي او به 12 سال پيش بازميگردد. او بيكار و تحصيلاتش زيرديپلم است اما مدعي ميشد كه فردي داراي مقام مذهبي و ماورايي است. تا چند ماه پيش نيز اين كلاسها را برگزار ميكرد اما به علت شكايت چند تن از شاگردان مجبور به تعطيل كردن دفتر كارش شد.
مريم درباره نحوه آشنايياش با اين كلاسها و اعمالي كه اين فرد دركلاسهايش انجام ميداد، گفت: قبل از اينكه ازدواج كنم زماني كه تنها 13 سال سن داشتم به دليل مشكلاتي كه با خانوادهام داشتم از طريق خالهام با حسين آشنا شدم و طي اين سالها با خانواده او زندگي كردم. در تمام اين سالها او بارها به من دست درازي كرده بود.
زماني كه 20 سالم شد با شوهرم مهدي ازدواج كردم. همان موقع بود كه حسين به من گفت كه از طريق كارهاي غيراخلاقي ميتواند مشكلات زنان را حل كند و وانمود ميكرد كه خودش هيچ تمتعي از اين روابط نميبرد و تنها براي حل مشكلات دست به اين كار ميزند. با اين حال متهم در بازجوييها تمام اين اتهامات را رد كرد و مريم را يك بيمار رواني توصيف كرد كه معلوم نيست به چه دليلي اين حرفها را ميزند.
وي در دفاع از برگزاري اين كلاسها به ماموران گفت: به دليل آشنايي كه با مباحث قرآني و احاديث داشتم چند سال پيش مجوز برگزاري كلاسهاي اخلاق را گرفتم و براي خودم آموزشگاهي داير كردم. من 10 سال است كه شاكي را ميشناسم.
زماني كه مادرش او را پيش من آورد او مشكلات اخلاقي داشت من هم به مادرش گفتم كه او را نزد روانپزشك ببرد اما او خودش گاهي اوقات به كلاسهاي ما ميآمد. او الان چهار سال است كه ازدواج كرده و شوهرش هم فاميل من است و تمام اين ادعايي كه او ميكند كذب است. او بيمار رواني است و نميدانم چرا اين اتهامات را عليه من مطرح كرده است.
در ادامه تحقيقاتي كه در اين زمينه اتجام شد مريم خاله شاكي نيز كه يكي از متهمان است به ماموران گفت: شوهرخواهرم مرد سختگيري بود. مريم در نوجواني مورد اذيت و آزار قرار گرفته بود و مادرش از من خواست تا به آنها كمك كنم، من هم او را به اين فرد معرفي كردم اما شاهد هيچكدام از اين كارهايي كه مريم عنوان كرده نبودم.
ادعاي متهمان اين پرونده در حالي عنوان ميشود كه 16 شاكي ديگر نيز در شكواييهشان عنوان كردهاند كه متهم اصلي اين پرونده با چهار زن همدست خود زنان را در اين كلاسها مورد اذيت و آزار قرار داده و به بهانه انرژي درماني از طريق چاكرها از آنها سوءاستفاده كرده است.
شاكيان اين پرونده همچنين اعلام كردهاند كه بعد از اينكه مورد اذيت و آزار اين مرد قرار گرفتهاند تصميم به ترك اين كلاسها گرفتهاند اما متهم از آنها خواسته كه در رابطه با مسائلي كه در كلاس مطرح ميشود چيزي به كسي نگويند و حتي آنها را تهديد كرده كه در صورت عدم مراجعه به كلاس نوار اعترافات آنها را در اختيار ديگران قرار ميدهد.
در حال حاضر از سوي دادستاني كرج براي متهمان اين پرونده قرار بازداشت موقت به اتهام ايجاد مركز فساد و ارتكاب فعل حرام و روابط نامشروع و همچنين نگهداري از مشروبات الكلي صادر شده و دو روز ديگر اين پرونده توسط قاضي كشكولي در شعبه 79 دادگاه كيفري رسيدگي خواهد شد.