چنین روایت کنند که :
روزی جغد نزد خدا شکایت برد که : انسانها آواز مرا دوست ندارند !
خداوند به جغد گفت :آوازهای تو بوی دل کندن میدهد وآدمها عاشق دلبستن هستند،
دل بستن به هر چیز کوچک وبزرگ ،
تو مرغ تماشا و اندیشه ای
و آنکه میبیند و می اندیشد هیچگاه به هیچ چیز دل نمیبندد.
دل نبستن سخترین و قشنگترین کار دنیاست .
اما تو بخوان وهمیشه بخوان که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت همیشه تلخ .
خداوند به جغد گفت :آوازهای تو بوی دل کندن میدهد وآدمها عاشق دلبستن هستند،
دل بستن به هر چیز کوچک وبزرگ ،
تو مرغ تماشا و اندیشه ای
و آنکه میبیند و می اندیشد هیچگاه به هیچ چیز دل نمیبندد.
دل نبستن سخترین و قشنگترین کار دنیاست .
اما تو بخوان وهمیشه بخوان که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت همیشه تلخ .
ارسال توسط یوسف کریمی
بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم
و قسم ها خوردیم
ما به هم بد کردیم
ما به هم بد گفتیم
ما حقیقت ها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم
از شما می پرسم
ما که را گول زدیم ؟
ارسال توسط یوسف کریمی
آخرین مطالب